ما ایرانیان به مصرف شکر علاقه بسیاری داریم. صبح خود را با چای شیرین آغاز میکنیم، در طول روز شیرینیهای مختلفی میخوریم، میوههای شیرین را دوست داریم و در تمام مدت چای قندپهلو را کنار نمیگذاریم. شکر، شیرینی زندگی بسیاری از ما است. علاقه به شکر، تنها به ایرانیان محدود نمیشود. شکر، با انرژی فراوانی که ایجاد میکند، مورد علاقه بسیاری از مردم جهان است و روزانه به صورت قابل توجهی مورد استفاده قرار میگیرد.
باید بدانیم که شکر یک ماده همواره مضر نیست. شکر، یکی از کربوهیدارتهایی است که برای بدن مفید و ضروری است. قند، منبع اصلی انرژی بدن و غذای مغز و سلولهای عصبی است و هر فعالیت ذهنی نیازمند آن است که قند کافی به مغز خود برسانیم. از همین روست که بسیاری از متخصصان تغذیه بر این باور هستند که نیازی نیست قند و شکر یا خوراکیهای شیرین به طور کامل از برنامه غذایی حذف شوند. آن چه شکر را به عاملی مضر و خطرناک تبدیل میکند، عدم رعایت تعادل در مصرف آن است.
برای توضیح این موضوع بهتر است بدانیم که هر فرد روزانه میبایست با توجه به سن، قد، جنس، استخوانبندی و نوع فعالیتهای خود، میزان کالری متناسبی را به بدن خود برساند. به عنوان مثال یک خانم کمتحرک و بسیاری از افراد سالخورده روزانه به 1600 کالری نیاز دارند. در مقابل یک مرد و یا یک خانم فعال روزانه نیازمند 2800 کالری هستند. در این میان بیشتر افراد به طور متوسط روزانه باید 2000 کالری به بدن خود برسانند. این مقادیر برای زنان باردار و کودکان متفاوت است.
در این میان، علم تغذیه به ما میگوید که هر فرد سالم میبایست روزانه 7 تا 10 درصد از کالری مورد نیاز خود را از طریق خوردن شکر تامین کند. اما نکته مهم این است که این 7 تا 10 درصد میزان شکر باید از طریق انواع منابع شکر از جمله قندهای ساده و پیچیده و در قالب انواع مربا، عسل، خرما، سیب و … تامین شود.
یک فرد متوسط را فرض بگیریم که برای فعالیتهای روزانه خود در طول روز باید 2000 کالری را به بدن خود برساند. این فرد باید چه میزان شکر مصرف کند؟ 7 درصد 2000 کالری معادل 140 کالری است. 10 درصد 2000 کالری نیز معادل 200 کالری است. بنابراین این فرد باید 140 تا 200 کالری را از طریق خوردن شکر به دست آورد. در این بین، هر گرم شکر از هر منبعی، دربرگیرنده 4 کالری است. بنابراین، این فرد برای تامین 140 تا 200 کالری، باید روزانه 35 تا 50 گرم شکر مصرف کند. حال فردی که روزانه به بیش از 2000 کالری نیاز دارد، قطعاً متناسب با نیاز بدن خود، میتواند مصرف شکر را افزایش دهد.
حال نگاهی به زندگی روزانه خود بیندازیم؟ آیا ما روزانه بین 35 تا 50 گرم شکر مصرف میکنیم؟ بسیاری از ما تنها به واسطه قندی که در کنار چای خود میل میکنیم، روزانه 60 گرم شکر معادل 240 کالری به بدن خود میرسانیم. این رقم را در کنار میزان شکری که از سایر منابع، از جمله شیرینیها، عسل و یا میوهها، به دست میآوریم، قرار دهید. واقعیت این است که میزان مصرف روزانه شکر بسیاری از ما در حد نگرانکنندهای بالا است. تمام مشکلات و خطراتی که در خصوص مصرف شکر گفته میشود، دقیقاً به همین نکته برمیگردد: مصرف نامتعادل شکر!
برای توضیح این مساله، می توانیم به اتفاقاتی اشاره کنیم که شکر بیشتر، در بدن ما ایجاد میکند. زمانی که قند وارد خون میشود، برای آن که بتواند به مصرف سلولها برسد، نیاز به ترشح انسولین دارد؛ هورمونی که موظف است محیط خون را از قند پاک سازد و در نتیجه میزان قند موجود در خون در حد نرمال باقی بماند.
آن چه قند را برای بیماران دیابتی به خطری جدی تبدیل میسازد، این است که در بدن این افراد، انسولین به میزان کافی وجود ندارد و یا انسولین موجود قادر نیست وظایف خود را به درستی انجام دهد، در نتیجه قند خون نمیتواند به طور موثری وارد سلولهای بدن شود و مقدار آن در خون بیش از حد نرمال میشود.
در این میان، افرادی که به دیابت مبتلا نیستند، با مصرف بیش از حد شکر، مشکلات را از نوع دیگری تجربه میکنند. مصرف بیش از اندازه قند، به معنای آن است که انسولین بیشتری ترشح میشود تا قند را سریعاً وارد سلولها نماید. این امر باعث ایجاد احساس گرسنگی در مدت کوتاهی پس از خوردن شیرینیجات میشود؛ امری که راه را برای پرخوری و افزایش وزن میگشاید.
علاوه بر این، شکر بیشتر به معنای کالری بیشتر است. کالری بیشتری که ما از طریق مصرف قند و شکر به بدن میرسانیم، در ماهیچههای ما به صورت «گلیکوژن» ذخیره میشوند. اما ذخایر گلیکوژن در ماهیچههای ما بسیار محدود است و خیلی زود تکمیل میشود. بنابراین مازادی از کالری باقی میماند که باید جایی برای ذخیره بیابد. این مازاد به سرعت در کبد به چربی تبدیل میشود. این امر، آغاز مشکلاتی است که شکر در بدن ما ایجاد میکند. چربی، به معنای چاقی است. بنابراین خیلی جای تعجبی ندارد که چرا مصرف زیاد شکر، به چاقی میانجامد. در عین حال، این چربی میتواند با رسوب عرق در بدن، به سخت شدن عروق بینجامد. این امر خود به معنای مشکلات قلبی و عروقی و در نهایت، فشار خون بالا است. بنابراین شکر، دومین مشکل خود را در بدن ما ایجاد میکند و ما را با بیماریهای قلبی و عروقی مواجه میسازد.
همه این مسائل بدین معنا هستند که نه تنها افرادی که دچار دیابت و مشکلات قلبی عروقی هستند، نیازمند آنند که در مصرف شکر احتیاط و مراقبت بیشتری داشته باشند، بلکه افراد سالم نیز برای به منظورجلوگیری از مبتلا شدن به دیابت، فشار خون بالا، مشکلات قلبی و عروقی و در نهایت چاقی، باید مصرف شکر خود را کنترل نمایند و ضمن این که نیاز نیست مصرف شکر را قطع کنند، باید تلاش کنند به میزانی که بدن بدان نیاز دارد، شکر مصرف کنند.