چگونه کودکان باهوشتری داشته باشیم؟ (قسمت دوم)
مدرسه مکانی است که کودکان ما را برای فردا آموزش میدهد. هر چه کودکی در این دوران آموزش بهتر و بیشتری ببیند، امید بیشتری برای داشتن آیندهای درخشان به عنوان یک عضو فعال و مفید برای جامعه خواهد داشت. همین دغدغه است که والدین را بر آن میدارد همواره به دنبال راههایی باشند تا بتوانند کیفیت یادگیری فرزندان خود را در مدرسه افزایش دهند. پیش از این اشاره کردیم که یادگیری بهتر بستگی بسیار به کارایی مغز و حافظه کودکان دارد و عوامل مشخصی وجود دارند که میتوانند این کارایی را افزایش داده و بنابراین کیفیت آموزش را بهبود ببخشند. همان طور که گفته شد، اصول تغذیه صحیح یکی از راههای کلیدی است که کمک میکند مغز و حافظه کودکان بهترین عملکرد را داشته باشد. اما آیا تغذیه تنها عاملی است که میتواند بر روی مغز و حافظه کودکان ما تاثیرگذار باشد؟
بسیاری از ما از اهمیت سبک زندگی خود بر سلامت خود و خانوادهمان بیخبر هستیم؛ کلیه عادات و رفتارهای سادهای که در زندگی روزمره خود انجام میدهیم، رفتارهایی مانند تفریحات و سرگرمی، مناسبات اجتماعی، ورزش، استعمال دخانیات، برنامه غذایی. افراد به واسطه تاثیراتی از محیط خانوادگی و اجتماعی خود میگیرند، سبک زندگی خود را شکل میدهند و پس از آن به سختی میتوانند آن را تغییر دهند. این جا است که سبک زندگی اگر شکلی معیوب و ناسالم داشته باشد، فرد را در دامی میاندازد که رها شدن از آن به سادگی امکانپذیر نیست.
در این میان، سبک زندگی میتواند تاثیر بسیاری بر هوش، حافظه و عملکرد مغز داشته باشد. به عنوان مثال همه ما میدانیم که فردی که مواد مخدر مصرف میکند، سلولهای مغزی خود را به نابودی میکشاند، حافظه خود را تخریب میسازد و قدرت فکر و اراده خود را از دست میدهد. همه این مشکلات به واسطه آن است که فرد عاداتی را در سبک زندگی خود گنجانده است که برای سلامتی مغز و اندیشه او مخرب هستند.
بنابراین، زمانی که میخواهیم در خصوص افزایش کارایی مغز و حافظه کودکان خود بیندیشیم، راهی نداریم جز آن که تمام جنبههای زندگی فرزندانمان را موشکافانه زیرنظر داشته باشیم و سعی کنیم از ابتدا سبک زندگی مناسبی را برای آنها شکل دهیم. در این بین، دو رفتار مهم وجود دارند که اگر تبدیل به عاداتی برای زندگی فرزندانمان شوند و سبک زندگی آنان بر اساس این دو رفتار در کنار تغذیه سالم شکل گیرد، میتوانیم اطمینان داشته باشیم که قادرند از تمام ظرفیت مغز و حافظه خود در مدرسه استفاده کرده و به بهترین شکل آموزش ببینند.
ورزش
نقش ورزش در سلامتی جسم، داشتن اندام متناسب و نشاط و شادابیای که به همراه میآورد برای همگام واضح و روشن است. اما آیا ورزش بر کارایی مغز و حافظه نیز تاثیر مثبتی میگذارد؟ دانشمندان پاسخ این سوال را مثبت میدانند. آنان بر این باور هستند که تحرک و ورزش جسمی قادر است فرایند گردش خون را بهبود بخشد و باعث میشود خونرسانی کامل و مناسبی به تمام قسمتهای مغز صورت گیرد. افزایش جریان خون در مغز یکی از عواملی است که باعث کند شدن فرایند از دست رفتن بافت سلولی مغز میشود؛ فرایندی که در حدود 40 سالگی شروع میشود و در مراحل حادتر به بروز آلزایمر میانجامد.
محققان نشان دادهاند که ورزش منظم قادر است توانایی یادگیری کودکان را افزایش دهد. آنها دریافتهاند که کودکانی که دست کم به مدت 30 دقیقه در روز و در بیشتر روزهای هفته ورزش میکنند، از توان بیشتری در به یادآوری دروس و یادگیری مطالب درسی برخوردارند.
محققان نشان دادهاند که ورزش منظم قادر است توانایی یادگیری کودکان را افزایش دهد. آنها دریافتهاند که کودکانی که دست کم به مدت 30 دقیقه در روز و در بیشتر روزهای هفته ورزش میکنند، از توان بیشتری در به یادآوری دروس و یادگیری مطالب درسی برخوردارند.
در این میان، زمانی که از ورزش برای کودکان سخن میگوییم، الزاماً بر انجام یک ورزش تخصصی تاکید نمیکنیم. کودکان به فعالیت بدنی نیاز دارند و ورزش شکل هدفمندی از این فعالیت بدنی است. فعالیت بدنی میتواند در قالب دویدن، بازیهای پر جنب و جوش، ورزشهای تخصصی و امثال آن صورت گیرد.
این در حالی است که بسیاری از ما انجام فعالیتهای ورزشی را کار سختی میدانیم و بسیاری از ما هیچگاه ورزش نمیکنیم. حتی تا زمانی که مجبور نشده باشیم، یک پیادهروی ساده را نیز از خود دریغ میکنیم. این دقیقاً همان سبکی از زندگی است که به کودکان خود آموزش میدهیم و منتقل میکنیم؛ سبک زندگی بدون تحرک!
کودکان امروز بیش از همیشه بیتحرک و یا کمتحرک هستند. آنها بیشتر زمان خود را صرف تماشای تلویزیون و یا بازیهای بیتحرک نظیر بازیهای کامپیوتری میکنند. بسیاری از کودکان به دلیل زندگی در فضای آپارتمانی، اجازه دویدن در خانه را ندارند. مهمتر از همه این که کودکان با گذشتن از یک سن مشخص و آغاز دوران بلوغ، انجام بسیاری از فعالیتهای جسمانی را که پیش از این در قالب بازیهای کودکانه انجام میدادند، کنار میگذارند زیرا یا خود میپندارند آن حرکات کودکانه بوده یا از آنها انتظار میرود مانند یک فرد بالغ رفتار کنند. این مساله خصوصاً در مورد دخترها به وفور دیده میشود. در این شرایط تنها شانس تحرک فیزیکی کودکان، زنگهای ورزش و یا شرکت در ورزشهای تخصصی است. در این بین کودکانی که تنها یک بار در هفته و تنها در زنگ ورزش، ورزش میکنند، از اثرات مفید ورزش در یادگیری بیبهره میمانند.
خواب شبانه
یکی دیگر از عوامل سبک زندگی سالم که حافظه را تقویت میکند و کارایی ذهن را میافزاید، خواب کافی شبانه است. کودک خسته نمیتواند به سادگی بیاموزد زیرا مغز او در زمان خستگی و خوابآلودگی کارایی لازم را ندارد. دانشمندان عقیده دارند که هنگام مطالعه، کودکان نباید خسته باشند. ذهن حتی نیاز دارد که پس از یادگیری اندکی استراحت داشته باشد تا بتواند آموختهها را استحکام بخشیده و در حافظه پایدار سازد. این مساله همان چیزی است که در اهمیت وجود زنگهای تفریح در مدرسه مطرح است؛ کودکان نیاز دارند در زنگهای تفریح ذهن خود را استراحت دهند تا از تداخل اطلاعات جلوگیری کنند.
این مساله تنها در خصوص کودکان مطرح نیست، همه ما از بیخوابی، کمخوابی و خستگی دچار مشکلات عدیدهای در خصوص استفاده از ذهن و حافظه خود میشویم. شاید برایتان جالب باشد که بدانید بسیاری از تصادفات رانندگی مربوط به رانندگانی است که به دلیل کمبود خواب دچار خواب مقطعی ذهن شدهاند؛ فرایندی که در آن مغز برای ثانیههایی از کار میافتد و در حالی که فرد ظاهراً بیدار است، قادر به شنیدن، دیدن و واکنش نشان دادن به عوامل محیطی پیرامون خود نیست. این واقعیت نشاندهنده این است که کمبود خواب میتواند مغز را از فعالیت باز دارد.
اندکی به زندگی روزمره خود بنگریم. چه ساعتی از شب به خواب میرویم؟ آیا کودکانمان نیز تا نیمه شب همراه با ما بیدار میمانند؟ آیا کودکان صبحها به سختی از خواب بیدار شوند و در طول مدرسه خوابآلود هستند؟
به طور کلی بیخوابی اثرات مخربی بر روی مغز دارد به طوری که قدرت تصمیمگیری، حل مشکلات، یادگیری، تمرکز و هشیاری را کاهش میدهد. بی دلیلی نیست که دانشآموزانی که در ایام امتحانات به دلیل حجم زیاد مطالب تا آخر شب بیدار میمانند و صبح زود برای حضور در جلسه امتحان از خواب برمیخیزند، به دلیل کمخوابی نمراتی پایینتر از آن چه در عمل آموختهاند، کسب میکنند؛ زیرا خواب کافی یکی از مهمترین عواملی است که به ما کمک میکند آن چه را آموختهایم، به یاد آوریم.
علاوه بر این کم خوابی موجب سردرد، آشفتگی و عدم تمرکز روی مطالب خوانده شده میشود و همه این عوامل درس خواندن را برای کودکان دشوار میسازد. شاید این امر را بتوانیم یکی از دلایل اصلی عدمعلاقه برخی کودکان به درس خواندن بدانیم. کودکانی که از کمبود خواب و خستگی رنج میبرند، در یادگیری و یادآوری دچار مشکل میشوند و بنابراین درس خواندن را سخت دانسته و از آن بیزار میشوند. این در حالی است که با ایجاد یک نظم در خواب شبانه و در صورت نیاز خواب کوتاه عصرانه، کارایی مغز کودک افزایش پیدا کرده و یادگیری برای آنها آسانتر خواهد شد.
ایجاد الگوی خواب مناسب برای کودکان و تبدیل آن به عادتی رفتاری و بخشی از سبک زندگی آنها، وظیفهای است که بر دوش والدین قرار دارد. در این امر، اهمیتی ندارد که کودک چه ساعتی به رخت خواب برود. آن چه اهمیت دارد عبارت است از «ثابت بودن زمان رفتن به رخت خواب»، «پیوستگی خواب» و «طول زمان خواب» که همواره باید رعایت شوند. به عبارت بهتر، کودکان باید هر شب سر ساعت مشخصی به خواب بروند، به میزان مشخصی بخوابند و این خواب باید متمرکز و پیوسته باشد. بر این اساس، با توجه به این که کودکان به طور میانگین به 8 ساعت خواب متمرکز شبانه نیاز دارند، اگر کودکی باید 6 صبح بیدار شود تا به مدرسه برود، بنابراین باید ساعت 10 شب به رخت خواب برود. برای ایجاد چنین الگویی برای فرزندان خود سه اقدام زیر را به یاد بسپارید:
1. زمان خوابیدن فرزند خود را مشخص کنید و هرشب او را راس آن ساعت مشخص، بدون توجه به این که شب قبل تا چه اندازه خوابیده است، به رخت خواب بفرستید. صبح نیز راس ساعت معین کودک خود را بیدار کنید. این زمان به مرور برای کودکان به عادت تبدیل میشود به طوری که بعد از مدتی حتی به ساعت نیز برای بیدار شدن نیازی نخواهند داشت.
2. به یاد داشته باشید قاعدهای که برای خواب کودک لحاظ میکنید، هیچ گاه نباید شکسته شود. بر همین اساس، به هیچ عنوان به کودک خود اجازه ندهید در شبهای تعطیلات، تا دیروقت بیدار بماند و یا صبح تا دیروقت بخوابد. این اقدام نه تنها چرخه خواب کودکان را به هم میریزد، بلکه انگیزه و تمرکز آنها نیز تاثیر منفی میگذارد.
3. فعالیتها و احساسات روزانه کودکان شما بر نظم خواب شبانه آنها تاثیر میگذارد. به همین دلیل تلاش کنید تا آرامش را برای فرزندان خود به ارمغان آورید. نظم در فعالیتهای روزانه کودک و توجه به احساسات و شرایط آنها میتواند افکار تنشزا را از آنها دور سازد. اگر کودک شما دچار مشکلات خاصی در این زمینه شده است، سعی کنید از مشاور برای حل کردن مشکلات کودکان خود کمک بگیرید و اجازه ندهید این مشکلات، روند زندگی کودک شما را برای مدت زیادی مختل سازد.
منبع: کتاب «نقش تغذیه در حافظه و یادگیری» به قلم دکتر حمیدرضا توکلی، مهندس سمیه فیروزی و دکتر گشتاسب آقاسی نژاد
اولین دیدگاه را ثبت کنید